یک زن به خانهٔ کودکی خود بازمیگردد. او متوجه میشود که دوست تخیلی دوران کودکی خود را که رهایش کرده بود، واقعاً وجود دارد و ناراضی است که او را ترک کرده است.
بوکسوری گمنام به نام «راکی بالبو» با شرکت در مسابقات غیرقانونی، امرار معاش میکند و زندگی فقیرانهای دارد. تا اینکه قهرمان سنگین وزن جهان، برای افزایش محبوبیت خود، تصمیم میگیرد با بوکسوری ناشناخته، یک مبارزهی نمایشی ترتیب دهد.
پس از شناور شدن قاره ها روی آب، «مندی»، «سید» و «دیگو» روی قطعه یخی شناور در اقیانوس به مکان های مختلفی کشیده می شوند و در این راه پر خطر با دزدان دریایی و هیولاهای گوناگونی رو به رو می شوند. اما این اتفاقات سبب آشنایی آنها با دنیایی جدید می شود...
مراسم ازدواج نیتا با حادثه عجیبی بر اثر سقوط سنگ انجام نمی گیرد. نیتا که پریشان شده نزد جادوگر قبیله می رود تا علت حادثه را دریابد. جادوگر به او می گوید که چون او در کودکی از کینای خرس طلسمی را گرفته است، او نمی تواند با کس دیگری ازدواج کند مگر اینکه ظرف مدت ۳ روز آن طلسم را به اتفاق کینای در بالای آبشار کوکانی بسوزاند. نیتا موفق می شود کینای را پیدا کند اما آنان برای رسیدن به بالای آبشار و سوزاندن طلسم راهی سخت در پیش دارند.
یک شکارچی جوان بنام «کنی»، برای تفریح خرسی را می کشد. بعد از این اتفاق او بطرزی اسرار آمیز به یک خرس تبدیل می شود تا مجازات عملی که انجام داده را ببیند...
یک آمریکایی در جستجوی یک تفنگ عتیقه ارزشمند به بوتان سفر می کند و با راهب جوانی که در میان کوه های آرام سرگردان است، با معلمش دستور داده است که دوباره اوضاع را درست کند، به بوتان می رود.
این فیلم درباره یک وقایع نگاری طولانی مدت ده ساله برای پیدا کردن و شکار رهبر گروهی تروریستی القاعده، اسامه بن لادن بعد از حملات سپتامبر 2001، و مرگ او به دستان نیروی دریایی امریکا در می سال 2011 می باشد...
«سارا» (وینسلت) در استخر محله با «براد» (ویلسن) آشنا می شود و خیلی زود این دو مخفیانه با یک دیگر ملاقات هایی می کنند و تلاش شان برای طبیعی جلوه دادن ارتباط پنهان شان طی شامی به اتفاق همسران شان، به سوء ظن هایی منجر می شود.