بهار مووی

«لوکاس» معلم مدرسه است و با دانش آموزان خود، رفتار صمیمی دارد. در زندگی شخصی، او تنها زندگی می‌کند و بعد از اختلاف با همسرش، در تلاش است با فراهم کردن شرایط و داشتن شغل ثابت، بتواند سرپرستی پسرش را پس بگیرد. در این میان، یکی از دانش آموزانش به اسم «کلارا»، موضوعی را مطرح می‌کند که «لوکاس» را نه تنها در مدرسه بلکه در زندگی شخصی خود نیز دچار مشکل می‌سازد.

«الیزابت» بازیگر خوش‌چهره به طور ناگهانی تصمیم می‌گیرد سکوت اختیار کند و حتی یک کلمه هم حرف نزند. او که امیدی به ادامه‌ی زندگی ندارد توسط پرستاری به نام «آلما» مراقبت می‌شود. این پرستار سعی می‌کند شرایط را تغییر دهد

پیرمردی 59 ساله بنام “او” یک فرد بداخلاق می باشد که چند سال پیش از سِمت ریاست انجمن مالکیت مشترک خلع شده است. زمانی که...

داستان خانواده‌ای در کوه‌های آلپ در فرانسه چادر زده‌اند اما با بهمنی سهمگین مواجه می‌شوند.

داستان یک زوج بی فرزند به نام های ماریا و اینگوار در مزرعه خود در ایسلند، یک نوزاد مرموز را پیدا می کنند. با ورود کودک به زندگی شان، اتفاقاتی می افتد که لذت در زندگی را برایشان دوچندان می کند و...

داستان دوازده سال از زندگی یک قاتل سریالی بسیار باهوش به نام جک، و قتل هایی که میزان قساوت قلبی او را به تصویر می کشد.

مایکل برایس و داریوس کینکاید به یک مامور اینترپل برای جلوگیری از حمله سایبری در اروپا می پیوندند.

زوجی به سوئد سفر می‌کنند تا از جشن اواسط تابستان در منطقه‌ای دور افتاده دیدن کنند. اما رفتار صمیمانه‌ی اعضای فرقه‌ی کافر ساکن در آن سرزمین به سرعت به رقابتی عجیب و خشونت‌آمیز تبدیل می‌شود.

داستان فیلم در مورد اوتو با بازی هنکس است، مردی ترش‌رو و گوشه‌گیر که همسرش را از دست داده و همه همسایگانش را به ستوه آورده. درست وقتی که به نظر می‌رسد او از زندگی ناامید شده، یک دوستی غیرمنتظره با همسایگان جدیدش او را دگرگون می‌کند.

مارکوس، هنگامی که همسرش را در سانحه ی دلخراش قطار از دست می دهد مجبور است به خانه دختر نوجوان خود، ماتیلد برود. این یک تصادف به نظر می رسید تا اینکه یک ریاضی دان که هم سفر او در قطار بود به همراه دو همکارش حاضر می شوند.