بهار مووی

فیلم در مورد یک زن نیویورکی است که در واقع هیچ خانه ای ندارد، و برای یک شرکت رقص کار می کند، در حالی که واقعا یک رقاص نیست، با این حال سعی می کند که در رویاهایش زندگی کند...

فیلم در محله ی فقیر نشین «شهر خدا» در حومه ریو دو ژانیرو پیش میرود. محله ای که هیچ قانونی در آن حکمفرما نیست و مافیا شهر را در دست دارد. شهر پر است از خشونت و مواد مخدر. داستان فیلم پیرامون زندگی دو کودک است که در این شهر بزرگ میشوند و هر یک مسیری کاملا جدا را در پیش میگیرند: یکی عکاس می شود و دیگری دلال مواد مخدر.

داستان کارمند بانکی به‌نام موران که نقشه می‌کشد آنقدری پول بدزدد تا دیگر مجبور نباشد کار کند. پس از دزدی به جرم خود اعتراف می‌کند و محکوم به حبس می‌شود تا شریک جرم‌اش، یعنی رومان پول‌ها را مخفی کند، اما در این مدت رومان با زنی آشنا می‌شود که زندگی‌اش را دگرگون می‌کند و...

بابی متوجه خیانت شریک زندگی طولانی مدت خود می شود و تصمیم می گیرد وارد ماجراجویی جدیدی در زندگی شود. در این سفر، او با قاضی مارکو ملاقات می کند و آنها شروع به زندگی در داستانی می کنند که تنش های جنسی زیادی در آن نفوذ کرده است.

تتو برای آزمایش کردن شایستگی های خود به طور مخفیانه در شرکت پدرش کار می کند. او عاشق پاولا شده و به او می گوید که در کودکی در فقر بزرگ شده است. این دروغ او سریعا از کنترل خارج شده و برایش دردسر ساز می شود.

داستانی در قرن معاصر که رفاقت و صداقت را در دورانی که مردم آمریکا درگیر انتخاب رونالد ریگان به عنوان رییس جمهور هستند به تصویر می کشد.

بعد از آشوب در زندانی در ریو دوژانیرو در برزیل، سروان ناسیمنتو اکنون درگیر یک نزاع سیاسی خونین بین مقامات دولتی و شبه نظامی ها می شود...

فضانوردی برای پیدا کردن پدر گمشده‌اش به فضا سفر می‌کند و در همین حین پرده از رازی که سیاره زمین را تهدید می‌کند بر می‌دارد.

«رابرت پتینسون» و «ویلم دافو» در نقش دو نگهبان فانوس دریایی در یک جزیره‌ی دور افتاده و اسرارآمیز در دهه‌ی ۱۸۹۰ به ایفای نقش پرداخته‌اند.