بهار مووی

مرد جوانی فیلم های دزدی می فروشد. در حالی که او به دنبال عشق خود آیلا است، او همچنین سعی می کند...

یک وکیل سابق به نام سادیک که به عنوان بازپرس خصوصی کار می کند. پرونده پیچیده ای را در دست می گیرد و رازهای زندگی ساده اش برملا می شود.

وکیلی که به بازپرس خصوصی تبدیل می شود، پرونده یک فرد گم شده را بر عهده می گیرد و او را به یک جستجوی غیرمنتظره و تغییر دهنده زندگی سوق می دهد.

افسری که برای اینترپل کار می کند، پس از اینکه متوجه می شود دزد هنری که او در تعقیب او بوده است، معشوق سابقش است، نقشه ای می سازد تا او را با دستانش دستگیر کند.

یک معلم جوان امیدوار است پس از انجام وظیفه اجباری در یک روستای کوچک به استانبول منتقل شود. پس از مدت ها انتظار، امید خود را برای فرار از این زندگی غم انگیز از دست می دهد. با این حال، همکارش نورای به او کمک می کند تا دیدگاه خود را دوباره به دست آورد.

مردی حدودا چهل ساله از مرسین ترکیه تمام تعلقات ملی خود را کنار گذاشته است.

یک ملاقات تصادفی در فرودگاه، دو فرد متاهل را به شبی فراموش نشدنی پر از هیجان، میل و وسوسه در شهر نیویورک می برد.

گروهی متشکل از یک افسر پلیس، یک دکتر، یک دادستان، چند حفار، ماموران پلیس، و دو برادر مظنون به قتل، در ناحیه اطراف شهر «کسکین» در جستجوی یک جسد دفن شده هستند...

ماموریت «جیمز باند» (دنیل کریگ) در استانبول با شکست مواجه شده و بعد از آن دیگر هیچ اثری از باند دیده نمی شود. از طرفی سازمان MI6 مورد حمله قرار می گیرد و در این زمان جیمز باند بر می گردد و خانم «ام» (جودی دنک)، مدیر سازمان از او می خواهد که رد مردی بنام «رائول سیلوا» (خاویر باردم) که تهدیدی بزرگ برای سازمان است، را بیابد...

آیدین، بازیگر بازنشسته ای است که حالا یک هتل کوچک در مرکز آناتولی را اداره می کند و روابطش با همسر جوانش، نهال بسیار خروشان و جنجالی شده است و خواهرش نکلا هم در تلاطم طلاقی است که اخیراً پشت سر گذاشته...