بهار مووی

مرد جوانی فیلم های دزدی می فروشد. در حالی که او به دنبال عشق خود آیلا است، او همچنین سعی می کند...

یک وکیل سابق به نام سادیک که به عنوان بازپرس خصوصی کار می کند. پرونده پیچیده ای را در دست می گیرد و رازهای زندگی ساده اش برملا می شود.

وکیلی که به بازپرس خصوصی تبدیل می شود، پرونده یک فرد گم شده را بر عهده می گیرد و او را به یک جستجوی غیرمنتظره و تغییر دهنده زندگی سوق می دهد.

افسری که برای اینترپل کار می کند، پس از اینکه متوجه می شود دزد هنری که او در تعقیب او بوده است، معشوق سابقش است، نقشه ای می سازد تا او را با دستانش دستگیر کند.

در شهر لندن و در یک رستوران روسی یک باند مافیای روسی فعالیت می‌کند. ریاست این گروه بر عهده «سیمون» و پسر کله شقش «کریل» است. راننده کریل، «نیکلای» خود را به همه افراد ثابت می‌کند و تنها شرطی که باید بپذیرد فراموشی خانواده‌است گرچه خود او هم از این بابت ناراحت نیست زیرا نسبت به پدر و مادرش هیچ احساسی ندارد.

یک معلم جوان امیدوار است پس از انجام وظیفه اجباری در یک روستای کوچک به استانبول منتقل شود. پس از مدت ها انتظار، امید خود را برای فرار از این زندگی غم انگیز از دست می دهد. با این حال، همکارش نورای به او کمک می کند تا دیدگاه خود را دوباره به دست آورد.

یک مرد غیر عادی به نام «توماس ادوارد لورنس» که با عناوین مختلف ، از قهرمان گرفته تا شارلاتان و سادیسمی، خوانده می شود. خود را جای یک سرباز گمنام جا می زند و برای یافتن افتخار به سمت بیابان های عربستان می رود.

مردی حدودا چهل ساله از مرسین ترکیه تمام تعلقات ملی خود را کنار گذاشته است.

یک ملاقات تصادفی در فرودگاه، دو فرد متاهل را به شبی فراموش نشدنی پر از هیجان، میل و وسوسه در شهر نیویورک می برد.

داستان یک مدرسه که یکی از دانش‌آموزان مظنون به دزدی می‌شود و برای همین معلمی به‌نام کارلا نواک تصمیم می‌گیرد که ته توی این ماجرا را در بیاورد. او بین آرمان‌هایش و قوانین سیستم آموزشی می‌ماند و حالا باید با عواقب اعمال‌اش روبه‌رو شود.